سفری به دنیای فلسفه
سفری به دنیای فلسفه
سال ۳۷۰ قبل از میلاد، در یک روز معمولی آتن، مردی شوریدهحال در میانه آگورا در حال معرکهگیری است. از شهروندان آتنی سوال میپرسد و جوابشان را با سوال دیگری ادامه میدهد. یکی از شهروندان آتنی در میانه میدان میگوید: «عدالت چیز خوبی است.» بلافاصله مرد شوریده میپرسد: «عدالت چیست؟ شرافت، فضیلت، اخلاق و وطنپرستی که از آن مدام صحبت میکنی، چیست؟» همه اینها سوالاتی هستند که سقراط از شهروندان یونانی میپرسید. او از مردم میخواست بیشتر فکر کنند. جمله معروف سقراط این بود: «دانم که ندانم!»
شاید علت اصلی شگفت انگیز بودن فلسفه این نکته باشد که هر کس میتواند به شکل مطلوب خودش، آن را در ذهنش شکل دهد: در فلسفه، چیزی را که دیگران درباره ی موضوعی مشخص بیان کرده اند، درک می کنیم و سپس خودمان تصمیم می گیریم که آیا آن گفته ها درست هستند یا خیر. مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد. اما ماهیت این حوزه ی وسیع و هیجان انگیز چیست و چگونه باید آثار فلسفی را مطالعه کنیم؟
فلسفه چیست؟
واژۀ «فلسفه» از دو کلمۀ یونانی کهن ساخته شده است: «فیلو» به معنی «دوستداشتن» و «علاقهمندی»، و «سوفیا» که به معنای «خرد» و «حکمت» است. به شکل ساده میتوان فلسفه را «عشق به خرد» در نظر گرفت. اما این عبارت واقعا به چه معنا است؟ هدف فلسفه، پاسخ دادن به سوالات در مورد هستی ما با استفاده از ابزاری همچون منطق و استدلال است. این عرصه، به طیفی وسیع از سوالات میپردازد؛ از چگونه زیستن و «معرفتشناسی» گرفته تا ماهیت بنیادین جهان و جستوجو برای دانش و حقیقت. فلاسفه در طول زمان سوالهای زیادی را در مورد خدا و مذهب، چگونگی شکلگیری سیاست، معنای «اراده آزاد» و مفهوم آزادی مطرح کردهاند و دربارۀ زبان، حقوق حیوانات، زیبایی شناسی، قانون و عدالت نوشتهاند. اگر سوالی در ذهنتان دارید، به احتمال خیلی زیاد، یکی از فیلسوفان پرشمار تاریخ قبلا تلاش کرده که به آن پاسخ دهد.
چرا باید فلسفه بخوانیم؟
از آن جایی که منطق و استدلال، سنگ بنای فلسفه به شمار میآید، وقت گذاشتن برای مطالعۀ آثار در مورد این موضوعات، میتواند به ما در تبدیل شدن به متفکری بهتر و تکامل تواناییهایمان در استدلال کمک کند. با مطالعۀ چنین آثاری میتوانیم فرضیههای پشت مباحثهها را درک کنیم، مغالطه در استدلال را تشخیص دهیم، و البته نظر منطقی و مستدل مختص به خودمان را در مورد موضوعی مشخص به وجود آوریم.
مطالعۀ فلسفه همچنین در بهبود مهارتهای «تفکر نقادانه» نیز به ما کمک میکند. فلسفه ما را تشویق میکند تا محدودههای عملی و فکری خودمان را هنگام گرفتن تصمیمی مهم یا حتی تعیین هدف زندگی خود بشناسیم. پس از مطالعۀ این آثار قادر خواهیم بود به شکلی هوشمندانه و نزدیکتر به واقعیت، دربارۀ چگونگی و چراییِ نوع زندگی خود فکر کنیم؛ مفاهیمی همچون «همبستگی» و «علیت» برایمان قابل درکتر خواهد شد و خواهیم توانست استنباطها و استنتاجهای بهتری داشته باشیم.
فلسفه ما را وادار میکند که دربارۀ همه چیز سوال بپرسیم. به گفتۀ «ارسطو»، فلسفه با حیرت آغاز میشود. تنها در زمانی که در مورد چیزی حیرت و شگفتی داریم، به جستوجو برای یافتن پاسخ پرسشهایمان میپردازیم. به عنوان نمونه، مطرح کردن سوالاتی دربارۀ اهمیت مذهب و یا وجود خدا، ممکن است ما را به سوی هزارتویی از اطلاعات مختلف وارد کند که در رد یا تأیید نظر قبلی خودمان دربارۀ این موضوعات، تأثیرگذار باشند؛ شاید با افرادی همچون «کریستوفر هیچنز» و «ریچارد داوکینز» آشنا شویم و یا شاید تصمیم بگیریم بیشتر در مورد فلسفۀ مذهب مطالعه کنیم تا درکی بهتر از فلسفۀ مذاهب مختلف به دست آوریم.
انسانها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند، بیش از فقر، حتی بیش از مرگ. «اندیشه» انقلاب میکند، از تخت به زیر میکشد و نابود میسازد. امتیازات دروغین، سنن و عرف جوامع، و عادات راحتطلبانۀ انسانها را، بدون ذرهای رحم، از دم تیغ میگذراند. هیچ قانونی را به رسمیت نمیشناسد؛ آنارشیست است. مراجع قانونی را به پشیزی نمیانگارد و بر خرد کهن نیز وقعی نمینهد. اندیشه به سادگی در گودال جهنم مینگرد و هراسی او را فرا نمیگیرد. بشر، لکۀ کوچکی مغروق در ژرفای بیپایانی از سکوت است؛ اندیشه این را می بیند و با این حال، غرورمندانه خود را به نمایش میگذارد، گویی ارباب کائنات است. اندیشه، چالاک، آزاد و عظیم است، یگانه روشنایی این جهان و بزرگترین مایۀ فخر بشر. از جملات «برتراند راسل»
چگونه فلسفه بخوانیم؟
هنگام خواندن اثری فلسفی، حتی اگر«داستان فلسفی» باشد، باید زمان کافی را برای فهم مطالب به خودمان بدهیم. اینگونه از آثار میتوانند متراکم باشند و شاید نیاز باشد که یک جمله، متن یا صفحه را بیش از یک بار بخوانیم تا به شکلی کامل متوجه منظور فیلسوف بشویم. در حالی که خواندن یک صفحه از کتابی غیرفلسفی ممکن است چند دقیقه از شما زمان بگیرد، فهم کامل یک صفحه از اثری فلسفی ممکن است به زمانی بسیار بیشتر نیاز داشته باشد. مثلا مطالعۀ یک کتاب فلسفیِ 120 صفحهای ممکن است چند هفته زمان ببرد چرا که نیاز به بازگشت به مطالب قبلی، در مورد آثار فلسفی امری نسبتا عادی است.
روشی عالی برای فهمیدن و تفکر دربارۀ مطالب مطالعه شده، حاشیهنویسی و یادداشتبرداری است. ایدۀ اصلی متن چیست؟ نتیجهگیری خودمان چیست؟ آیا با استدلال ارائه شده موافق هستیم؟ آیا نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتری در مورد موضوع داریم؟ آیا کتاب های دیگری در مورد همین موضوع وجود دارند که باید بخوانیم؟ چه سوالاتی پاسخ داده شده اند و چه سوالات جدیدی به وجود آمدهاند؟ علاوه براینها، هایلایت کردن بخشیهایی که میخواهیم به یاد داشته باشیم، زیر سوال ببریم و یا دوباره مطالعه کنیم، از اهمیت بالایی برخوردار است.
روش عالی دیگر، نوشتن افکار و نظرات خودمان دربارۀ موضوع مورد نظر است. با چه چیزهایی موافق و مخالف هستیم؟ نتیجهگیری خودمان و دلایل پشت آن چیست؟ از آن جایی که فلسفه به منطق متکی است، باید بتوانیم مباحثهها و استدلالهایی مجاب کننده را برای نتیجهگیری خود فراهم کنیم. پس از گذشت مدتی، به خصوص پس از مطالعۀ اثری دیگر در مورد همان موضوع، میتوانیم دوباره به این نتیجهگیریها سر بزنیم و نقصهای احتمالی موجود در آنها را پیدا کنیم.
فلسفه در نظر برخی از فیلسوفان باید از دسترس مردم عادی دور باشد و برای این حرفشان دلایل بسیاری دارند. اما به همان نسبت، هستند فیلسوفانی که فلسفه را از برج عاج پایین کشیده و به متن زندگی روزمره آوردهاند. اتفاقی که موافقان و مخالفان خودش را دارد. در این یادداشت وارد این بحث نمیشویم. اگر به این موضوع علاقه دارید، پیشنهاد میکنیم یادداشت مجله پوینت را با عنوان «آیا فلسفه عمومی خوب است؟» را بخوانید.
ما در این یادداشت تلاش میکنیم دو کتاب برای شروع فلسفه به شما معرفی کنیم. اگر اهل گوش دادن به کتابهای صوتی هستید، پیشنهاد میکنیم از شنیدن نسخه صوتی این کتابها که توسط سماوا منتشر شده است غافل نشوید.
محفل فیلسوفان خاموش
کتاب «محفل فیلسوفان خاموش» بانام آلمانی Das Cafe der toten Philosophen روایت نامههای دختر یازده سالهای به ويتوريو هوسله استاد فلسفه يکي از دانشگاههاي آلمان است. این دختر نوجوان به نام نورا علاقۀ زیادی به حوزۀ فلسفه و ارزشهای اصلی زندگی دارد. این دختر پس از مطالعۀ کتاب «دنیای سوفی» اثر «یوستین گوردر» نویسندۀ برجستۀ اهل نروژ با سؤالهای بسیار زیادی روبهرو میشود از این رو نامهنگاریهای میان او و ويتوريو هوسله استاد فلسفه حول محور فلسفه شکل میگیرد. این نامهها از ژانویهی سال 1994 تا ژانویهی سال 1996 طول میکشد و نتیجهی آن اثر خواندنی و پرکشش «محفل فیلسوفان خاموش» میشود.
کتاب «محفل فیلسوفان خاموش» نوشتۀ ويتوريو هوسله تلاشی برای پاسخ به سؤالات فلسفی و دشوار و بیان موضوعات مهم به زبان ساده است. در این کتاب بزرگان و فیلسوفان مطرح تاریخ ازجمله ارسطو، افلاطون، فروید، آگوستین و هگل حضور دارند که بخشی از تفکرات و عقاید خود را بیان میکنند. آنها در تلاش هستند تا به سؤالهای اساسی این دختر جوان در ارتباط با مفاهیم اصلی زندگی مانند خداپرستی، ایمان، عشق، آخرت و … پاسخهای مناسبی بدهند. ويتوريو هوسله به زیبایی با هر یک از این اشخاص به صحبت و مباحثه مینشیند و مسائل مهم و اساسی را با لحنی نرم و روان بیان میکند. این استاد برجسته با این کتاب میان فلسفه و ادبیات داستانی پلی برقرار میکند و در میان قصهای دلنشین مهمترین بحثهای فلسفی را شرح میدهد.
بخشی از محفل فیلسوفان خاموش را بشنوید.
دور دنیای فلسفه در هشت روز
آشنایی با تاریخ فلسفه و دانستن اندیشههای فیلسوفان بزرگ و تاثیرگذار جهان، همواره برای علاقهمندان به فلسفه جذاب بوده است. کتاب «دور دنیای فلسفه در هشت روز» نیز از چنین ویژگی برجستهای برخوردار است و تلاش کرده مهمترین مکاتب فکری شرق و غرب در طول سه هزار سال از تاریخ بشریت را معرفی نموده و امکان مقایسه این دو را با یکدیگر آسانتر نماید.
البته کتاب حاضر ترجمۀ دو کتاب مجزا از یکدیگر به نامهای معرفی فلسفه شرق (Introducing Eastern Philosophy) و معرفی فلسفه (Introducing Philosophy) است که به ترتیب ریچارد آزبرن و دیو رابینسون آنها را نگاشتهاند.
در بخش اول کتاب دور دنیای فلسفه در هشت روز، شما با فلسفۀ غرب آشنا خواهید شد. این قسمت تمام ایدهها و استدلالهای فیلسوفان مهم جهان غرب از هراکلیتوس تا دریدا را بررسی و توضیح میدهد و سوالاتی اساسی دربارۀ وجود خداوند، ماهیت انسان و جهان مطرح میکند. اینکه ماهیت واقعیت چیست؟ به راستی انسان چگونه است؟ ذهن و شعور انسان چه ویژگیهایی دارد؟ آیا ما مختار هستیم که هر کاری انجام دهیم؟ آیا میتوان اثبات کرد که خداوند وجود دارد؟ آیا میتوانیم در مورد هر چیزی مطمئن باشیم؟
اما در بخش دوم این کتاب، فلسفه شرق به عنوان یکی از کهنترین اشکال اندیشه بشری شرح داده میشود. البته تمرکز این قسمت بر روی فلسفه شرقی کشور هند و چین است؛ چراکه به عنوان دو خاستگاه قدیمی و تاثیرگذار شرقیان شناخته میشوند. درواقع نویسنده تلاش کرده تا درباره آیین بودیسم در هند و سنتهای کنفوسیوس و تائو در چین توضیحاتی روشن ارائه دهد و تفاوتهای اساسی آنها را با ایدههای غربی آشکار سازد.
بخشی از دور دنیای فلسفه را بشنوید.
در پایان
اگر میخواهیم به درکی عمیقتر از خودمان و جهان پیرامون دست یابیم، باید برای فلسفه اهمیت بیشتری قائل باشیم. با این که داشتن همۀ پاسخها بسیار نامحتمل به نظر میرسد، اما فلسفه به شکلی پیوسته ما را به مطرح کردن سوالهای بیشتر تشویق میکند و سپس، ابزار مورد نیاز را در اختیار ما قرار میدهد تا پاسخهای مختص به خودمان را پیدا کنیم. فلسفه بدون تردید ما را به انسانهایی منطقیتر و عاقلتر تبدیل میکند؛ انسانهایی که برای بهتر شدن و پیشرفت تلاش میکنند و میتوانند با آرامشی بیشتر، با تغییرات، مخالفتها و نظرات متفاوت رو به رو شوند.