نگاهی به کتاب «سه دیدار» اثر نادر ابراهیمی
نگاهی به کتاب «سه دیدار» اثر نادر ابراهیمی
درست یکسال بعد از این شرح نسبتاً مفصل نادر ابراهیمی درباره روزهایی که به نوشتن میگذراند و رنجی که برای نوشتن داستانهایش به جان میخرد، جلد اول رمانی بلند از او منتشر شد که بسیار جسورانه به نظر میرسید، «سه دیدار». این رمان سه جلدی در سالهای پرالتهاب آن دوران، رهبر انقلاب تازهتاسیس ایران را به عنوان شخصیت اصلی خود معرفی میکرد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی و به نقل از جوان آنلاین، نادر ابراهیمی میگوید: «من اگر چندین کار را همزمان انجام ندهم، اصلاً نمیتوانم کاری انجام دهم. بعد از دو ساعت نوشتن داستان، مغزم از کار میافتد. نبوغ یا استعداد ذاتی نویسندگی ندارم. با سختی و مشقت مینویسم و بعد از دو ساعت مجبورم کار دیگری انجام دهم. کتاب میخوانم و یادداشتبرداری میکنم، کارهای تحقیقاتی انجام میدهم، خطاطی میکنم و در نهایت به کارهای سینمایی، فیلمنامهنویسی و مقالات میپردازم.»
جلد اول «سه دیدار» در سال ۱۳۷۶ به چاپ رسید، اما نادر نوشتن آن را از خرداد ۱۳۴۲، زمانی که امام خمینی برای او و دیگران هنوز آیتالله خمینی بود، آغاز کرده بود. او که خود از مبارزان علیه رژیم پهلوی بود، نه تنها به خاطر مبارزات امام بلکه به دلیل نوعی شیفتگی، همه مطالب درباره او را دنبال میکرد. نادر ابراهیمی مجموعهای از بریدههای روزنامهها و مطالب مربوط به امام خمینی را سالها جمعآوری کرده بود و این شیفتگی او به شخصیت امام خمینی، سبب جذابیت دوچندان رمان «سه دیدار» شد.
در سال ۵۷، نادر تصمیم گرفت از آنچه در ارتباط ۱۵ ساله خود با امام و درک زندگی و شخصیت او به دست آورده بود، کتاب «دیدار با مردی که از فراسوی باور ما میآید» را بنویسد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، این فرصت از او گرفته شد. حدود ۲۰ سال بعد، پیشنهادی مجدد او را به نوشتن درباره مردی که به او ایمان داشت، ترغیب کرد و نادر بین سالهای ۷۵ تا ۷۷ جلد اول و دوم «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما میآید» را نوشت. در حالتی از مستی و خیال.
بعد از انتشار این دو جلد، نادر که در آستانه مرگ بود، گفت: «البته من قبل از «سه دیدار»، «مردی در تبعید ابدی» را نوشتم. آن داستان – همان «مردی در تبعید ابدی» – مرا به شدت تحت فشار قرار داد، چرا که میخواستم به درکی از فلسفه ملاصدرا برسم و داستان را بر اساس آن فلسفه بنا کنم. در این راه، سختیهای بسیاری کشیدم. پس از اتمام «مردی در تبعید ابدی»، قدری شفا یافتم و تصمیم گرفتم تا زندهام، آرام آرام روی شخصیتهای فلسفی و مذهبی که باعث افتخار فرهنگ ملی ما هستند، کار کنم. پس از ملاصدرا، روی شیخ اشراق متمرکز شدم که از جوانی با او انس و الفتی داشتم، اما وقتی آماده شدم که درباره شیخ اشراق کار کنم، آقای زم به من پیشنهاد داد که روی زندگی حضرت امام (ره) کار کنم. این کار، بسیار دشوار و خطرناک بود. هنوز نمیدانم که آیا قدمی در این راه برداشتهام یا خیر، فقط خیال میبافم و خواب میبینم که دو جلد از این داستان ویرانکننده را پیش رو دارم و هیچ نمیدانم که چند جلد دیگر خواهم نوشت.»
او برای این کار پرمخاطره، بیش از ۵۰ هزار صفحه مطالعه کرد، ۱۳۰ جلد کتاب را بررسی کرد، با افراد زیادی ملاقات و مصاحبه کرد و حجم عظیمی از یادداشتها و مقالات را گردآوری کرد. نتیجه این تلاشها، روایتی عمیق از دوران کودکی و جوانی روحالله خمینی است که نشان میدهد چگونه او به شخصیتی عظیم در کهنسالی تبدیل شد.
«رجعت به ریشهها»، جلد اول این داستان بلند، کودکی امامخمینی و ریشههایی که از او شخصیتی بلند ساخت را سر دست میگیرد. بزرگشدن او، دیدارش با سیدحسن مدرس، زمانه و زندگی نیاکان و پیشینیان امامخمینی، گریز کوتاهی به مبارزات جوانیاش و در نهایت ماجرای بیرون بردن همسر رضاخان و زنان درباری از حرم حضرت معصومه (س) تحت رهبری او در جلد اول روایت میشوند.
جلد دوم «در میانه میدان» به دوران نوجوانی و آغاز مبارزات او میپردازد. خاطراتی از پدر امامخمینی پیش از تولد او و روایت افکار و منش عمهاش، به عنوان شخصیتی اثرگذار در ذهن و روح امامخمینی را روایت میکند و گریزی میزند به دوران مبارزاتش در جوانی و راهی شدنش به حوزه برای تحصیل. جلد دوم روایت زندگی شخصی و روزگاری است که بر خمینی نوجوان گذشته است. از بیماری و مهاجرت و تنهایی تا مبارزه و تحصیل. هرچه برای او زمینهای برای رسیدن به رهبری یک انقلاب عظیم ساخت.
نادر، تابستان ۱۳۷۶ در مصاحبهای با مجله «ادبیات داستانی» درباره نوشتن «سه دیدار» صحبت میکند و میگوید: «این فشرده تمام تواناییها و باورهای من در باب داستان است.» داستانی که مرگ هیچگاه فرصت نوشتن جلدی دیگر از این داستان ویرانکننده را به او نداد و این رمان بلند غریب برای همیشه ناتمام باقی ماند.
نسخه صوتی کتاب سه دیدار با صدای وحید یامین پور در پلتفرمهای فیدیبو، طاقچه و کتابراه در دسترس است.