9 تله خطرناک در سخنرانی
احتمالا برایتان پیش آمده که در جایگاههای مختلف دانشآموز، دانشجو، کارمند،مدیر و … بخواهید سخنرانی کنید و چیزی را ارائه دهید و سعی کنید تعدادی از افراد را متقاعد کرده و روی آنها تاثیر بگذارید. از جایتان بلند میشوید و صحبت میکنید. همه باید در آنجا به صحبتهایتان گوش دهند، اما در عرض 10 دقیقه، مخاطبانتان به طرز ناامیدانهای گیج میشوند یا به خواب میروند. چه اتفاقی میافتد؟
هر زمان که شروع به سخنرانی میکنید، خواه مخاطبان شما یک نفر باشند یا هزاران نفر، میخواهید پیام خاصی را منتقل کنید. شاید بخواهید نظراتتان در جلسات شنیده شود، یا شاید در حال ارائه هستید. احتمالاً تیم شما باید ارتباطات خود را با مشتری بهبود بخشد، یا شما در موقعیتی هستید که میتوانید به مدیر عامل خود در طراحی یک سخنرانی مهم کمک کنید.
اگر قصد ارائه، متقاعد کردن و یا انگیزه دادن با کلام را دارید، مراقب باشید تا درهنگام مواجه با این تلههای سخنرانی در دامشان نیافتید.
1. تفکر نامشخص
اگر نمیتوانید چیزی را که در مورد آن صحبت میکنید، در یک جمله توصیف کنید، ممکن است به دلیل تمرکز نداشتن و یا تلاش برای پوشش دادن موضوعات زیادی باشد. احتمالاً شنوندگان شما نیز گیج خواهند شد و به زودی توجه آنها از بین خواهد رفت. یکی از مهمترین و سختترین چالشهای سخنرانی این است که با یک فرض یا هدف یک جملهای شروع کنید.
2. نداشتن ساختاری واضح و ساده
کار را برای مردم آسان کنید که آنچه شما میگویید را دنبال کنند. اگر سخنرانی شما پیچیده نباشد شنوندگان آن را بهتر به خاطر میسپارند و شما نیز در حین ارائه، اطلاعات و ایدههای خود را به آسانی به خاطر میآورید. با یک مقدمۀ قوی و مرتبط با هدف خود شروع کنید. فرض خود را بیان کنید؛ دلایل منطقی یا نکاتی را که از هدف شما پشتیبانی میکنند، فهرست کنید و هر کدام را با مثالهایی از جمله داستانها، آمار، استعارهها و تاریخچه بیان کنید. مطالبی که گفته شده را مرور کنید و در صورت لزوم سوالاتی را مطرح کنید.
3. استفاده نکردن از داستانهای زنده و مرتبط
مردم به ندرت همۀ کلمات شما را به خاطر می آورند. در عوض، آنها تصاویر ذهنی را که با سخنرانی شما در ذهنشان نقش میبندد، به خاطر میآورند. نکات کلیدی خود را با داستان های زنده و مرتبط بیان کنید. با استفاده از شخصیتهای به یاد ماندنی، موقعیتهای جذاب، دیالوگ، درام و طنز به شنوندگان خود کمک کنید «فیلم بسازند». در واقع، اگر بتوانید با ایجاد تصویری بصری، دراماتیک یا سرگرمکننده، که مرتبط با هدف سخنرانیتان است استفاده کنید، مخاطبان خود را درگیر کردهاید.
4. نداشتن ارتباطی عاطفی
قوی ترین ارتباط، هر دو ارتباط فکری و عاطفی را دربر میگیرد. از درگیر کردن تخیل شنوندگان، درگیر کردن آنها در داستانهای گویا با استفاده مکرر از کلمۀ “شما” و پاسخ دادن به سوالات ناگفتۀ مخاطبان، استفاده کنید. به عنوان مثال: نگویید “من قرار است با شما در مورد ارتباطات از راه دور صحبت کنم”، بگویید “شما قرار است آخرین روندهای ارتباطات را یاد بگیرید.” به جای “می خواهم در مورد پروفسور حسابی به شما بگویم”، بگویید “با من به دنیای فیزیک بیا.” یا ” اجازه دهید دوستم، پدر علم فیزیک، پروفسور حسابی را به شما معرفی کنم.” در این صورت شما شنونده را به داستان کشاندهاید.
5. رعایت نکردن اصل تفکیک و انتزاع
آیا وقتی شنوندگان شما تشنه جزئیات، حقایق و روشهای خاص هستند، تصویر کلی و کلیات را ارائه میدهید؟ یا آنها را غرق در دادهها میکنید که خودشان بفهمند که به کدام موضوع باید اهمیت بدهند؟ با شنوندگان خود در یک طول موج قرار بگیرید. سعی کنید از هردو کلمات و عبارات چاق و لاغر استفاده کنید. کلمات چاق تصویر بزرگ، اهداف، ایده آلها و نتایج را توصیف میکنند. کلمات لاغر جزییات جزئی و مشخصی مانند چه کسی، چه زمانی و چگونه هستند. به طور کلی، معمولا در مدیریت ارشد به کلمات چاق نیاز داریم. مدیریت میانی نیاز به کلمات متوسط و جزییات دارد. کارکنان فنی، کارمندان و کاربران خط داغ مصرف کننده تشنۀ کلمات لاغر هستند. مخاطبان خود را بشناسید و آنها را مطابق نیازشان تغذیه کنید.
6. مکث نکردن
یک ارتباط خوب شامل تغییرات سرعت، مکث و استراحت کامل است. در واقع این کار باعث میشود که شنوندگان به آنچه که اخیراً گفته شده فکر کنند. اگر با سرعت تمام عجله کنید تا اطلاعات بیشتری را بگویید، به احتمال زیاد شنوندگان را گیج و خسته میکنید. سریع صحبت کردن اشکالی ندارد، اما هر زمان که نکتهای مهم و عمیق میگویید یا سؤالی میپرسید، مکث کنید. این به مخاطب این فرصت را میدهد که دربارۀ آنچه شما گفتهاید فکر کند و آن را به خاطر بسپارد.
7. استفاده از کلمات آزاردهنده
«هوم-آه-ااِاِ و ..» میدانید منظور از کلمات آزاردهنده چیست؟ یک سخنران هر تیتر جدید را با کلمه “اکنون!” شروع میکند و مدام یادداشت هایش را مرور میکند تا بفهمد که چه اتفاقی میافتد. این ممکن است گاهی اوقات درست باشد، اما نه اینکه در هر 30 ثانیه تکرار شود. قبل از سخنرانی صدای خودتان را ضبط کنید تا عادات کلامی نادرستتان را بررسی و اصلاح کنید.
8. استفاده نادرست از فناوری
بدون شک، استفاده از جلوههای بصری تأثیر نمایش را به سخنرانیهای تجاری و حرفهای اضافه کرده است. با این حال، فقط به این دلیل که در دسترس است نباید بیش از اندازه از آن استفاده کرد! سخنرانانی که به سادگی تصاویر، اسلایدها، ویدیوها، نمودارهای نمایش را روایت میکنند، به ندرت میتوانند پرشور و مؤثر باشند. هر کمک بصری توجه را از شما دور میکند. در صورت امکان، به جای آن از داستانهای قوی استفاده کنید. هرگز آنچه روی تصاویر است را تکرار نکنید. فناوری را پشتیبان هدف خود قرار دهید، نه عصا. تله این است که اطلاعات ارائه شده از طریق فناوری بیشتر دربارۀ گوینده و سازمان گوینده باشد، در حالی که ارتباطات باید در مورد مخاطب باشد. به عنوان مثال در یک پاورپوینت 60 اسلایدی باید 58 اسلاید آن درمورد مشتری و 2 اسلاید آن دربارۀ شرکتتان باشد. توجه داشته باشید که پاورپوینتی 60 اسلایدی در یک سخنرانی چقدر میتواند حوصله سر بر باشد.
9. نداشتن یک شروع و پایان قوی
بلافاصله با یک مقدمۀ قدرتمند و مرتبط با پیامتان مخاطبان خود را درگیر کنید. مقدمتان میتواند دراماتیک، تفکر برانگیز یا حتی سرگرم کننده باشد، اما هرگز، با شوخی باز نکنید (مگر اینکه یک طنزپرداز باشید). شنوندگان خود را فوراً با قسمت هیجانانگیز آنچه که قرار است دنبال کنید جذب کنید. سخنرانی را با پرسیدن سوال تمام نکنید. در صورت لزوم سوالاتی را مطرح کنید، اما سپس به ارائه پایان پویای خود ادامه دهید. آخرین کلمات و نکات پایانی اصولا ماندگارتر هستند.
هنگامی که بتوانید از این 9 دام رایج اجتناب کنید، میتوانید بر پیام و مخاطبان خود تمرکز کرده و ارتباطی پویاتر، قدرتمندتر و متقاعد کننده تر داشته باشید. منبع این مقاله از نوشتههای پاتریشا فریپ مربی سخنرانی و ارائه است که توانسته تیمهای فروش را متحول کند و در این عرصه تاثیرگذار باشد.