درباره سریال صوتی قصه‌ های شیرین ایرانی

مجموعۀ بینظیر قصه‌های شیرین ایرانی به تازگی از سوی سماوا منتشر شده است. سریال صوتی قصه‌های شیرین ایرانی که توسط تیم حرفه‌ای به کوشش سماوا ضبط شده است؛ مجموعه‌ای از داستان‌های آموزنده و هیجان‌انگیز ایرانی برای کودک و نوجوان است؛ البته این نمایش رادیویی از قصه‌های شیرین ایرانی برای هر گروه سنی جذاب و شنیدنی است.

سریال صوتی قصه‌های شیرین ایرانی که شامل صدها قصه و حکایت‌های کهن ایرانی است، به زبان امروزی بیان شده و کتابخوانی تیم حرفه‌ای گویندگان، جذابیت آنرا دو چندان کرده است. «بوستان سعدی» عنوان فصل هفتم سریال صوتی «قصه‌های شیرین ایرانی» است که به کارگردانی مهدی طهماسبی و تهیه‌کنندگی فرشاد آذرنیا در سماوا منتشر شده است.

فصل هفتم قصه های شیرین ایرانی: بوستان سعدی

فصل هفتم سریال صوتی قصه‌های شیرین ایرانی به مدت 570 دقیقه و در 50 فصل توسط سماوا منتشر شده است. این سریال شنیدنی، پنجاه حکایت بازنویسی شده از کتاب بوستان، نوشتۀ سعدی شیرازی است. بوستان سعدی، فصل هفتم از مجموعه داستان‌های قصه‌های شیرین ایرانی، نوشتۀ سپیده خلیلی است که به کوشش انتشارات مهرک برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ رسید. در این کتاب، حکایت‌های کوتاه و آموزنده، حکمت و درس‌های زندگی دور از دشواری‌های متون کهن نوشته شده است و نوجوانان را مجذوب خود خواهد کرد. «ایجاز» برجسته‌ترین مشخصه قصه‌هایی است که به انتخاب سپیده خلیلی کنار هم گرد آمده‌اند و این کتاب را به اثری گران‌‌سنگ تبدیل کرده است. داستان حضرت ابراهیم (ع) با پیرمردی که به دین او نبود و قهر خداوند با پیامبرش به دلیل برخورد او با آن پیرمرد در نهایت کوتاهی و اختصار بیان شده است. به طور کلی، ایمان و امید به لطف خدا، وفاداری، تواضع و فروتنی، نوع‌دوستی و کمک به دیگران، ارزش راستگویی، حکمت الهی، اهمیت جوانمردی، قدر و منزلت تجربه، دوری از مال حرام و… درونمایه بیشتر قصه‌های کوتاه و حکمت‌آموز بوستان هستند که نویسنده در این اثر فاخر گرد آورده است. کتاب ارزشمند بوستان که هرچه در باب آن بگوییم و بنویسیم کافی نخواهد بود در ده باب سروده شده است که عبارتن از: «عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، قناعت، تربیت، شکر، توبه، مناجات». شنیدن فصل هفتم کتاب قصه‌های شیرین ایرانی که از حجم بالایی برخوردار نیست، شما را ترغیب می‌کند تا به سراغ اصل کتاب بوستان بروید و آن را نیز مطالعه کنید. اگر به ادبیات کهن ایران علاقه‌مند هستید،فصل هفتم سریال صوتی قصه‌های شیرین ایرانی مخصوص شما است.

در بخشی از کتاب بوستان سعدی می خوانیم:

سرباز مات و مبهوت ماند. سپس آهی از نهاد برآورد و بر زمین افتاد. شمشیر و تیردانش را به گوشه‌ای پرت کرد و دست و پای حاتم را بوسید. حاتم، او را آرام کرد. مرد، مانند بیچارگان، دست به سینه جلو او نشست و گفت: «چه طور می‌توانم به وجود نازنینت آسیبی برسانم؟ مرا ببخش و بگذار بروم.» حاتم، او را به خدا سپرد و مرد با دست خالی به یمن بازگشت.

کمی بعد نزد پادشاه رفت. پادشاه از چهره‌ی او فهمید که کاری نکرده است و با تعجب پرسید: «بیا ببینم چه کردی. نکند در مبارزه شکست خورده‌ای؟ انگار حریف پرزورتر از تو بوده!» سرباز، زمین را بوسید و گفت: «حاتم را دیدم که مردی زیبا و خردمند بود. آن قدر به من محبت کرد که شرمنده‌ی لطفش شدم.»

و بعد تمام ماجرا را مو به مو گفت. شاه یک کیسه‌ی پر از سکه به سرباز داد و گفت: «حالا شناختمش. دیگر باور دارم که او برازنده‌ی این نام و این نام برازنده‌ی اوست. از خونش گذشتم.»