پادکست کتاب آخرین نشان مردی
پادکستی از کتاب آخرین نشان مردی
گوینده: میرطاهر مظلومی
نویسنده: مهرداد صدقی
درباره کتاب آخرین نشان مردی
کتاب آخرین نشان مردی نوشتۀ مهرداد صدقی به کوشش انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و نسخه صوتی آن توسط سماوا منتشر شده است. مثل سایر کتاب های مهرداد صدقی این کتاب نیز درون مایه طنز دارد . صدقی کتاب را از زبان حامد دانشجویی که در حال نوشتن پایان نامه خود است نقل میکند هر روز و در هنگام نوشتن پایان نامه اتفاقات و بحث های جالبی پیرامون حامد اتفاق می افتد که روند نوشتن پایان نامه را تحت تاثیر خود قرار می دهد و داستان را به طنز مبدل میکند. این کتاب مجموعه داستانهای طنزی است که با شخصیتهای ثابت و رویدادهای متوع طنزآمیز خلق شده است. همچنین نویسنده در نگارش تمام بخشهای این اثر سعی کرده احساس آرامش و حس خوب زندگی را به مخاطبان انتقال دهد که با اتمام این کتاب در مخاطب همراه با لبخند، یک آرامش روحی و ذهنی ایجاد شود. «پدرها»، همان پدرهایی که نه خیلی قدیمیاند که از دنیای ماچیزی ندانند و نه خیلی امروزی که از همه جیک و پوک ما در هیاهوی مشغلههای اینترنتی و روابط نصفه و نیمهمان با آدمهاو چیزها سر دربیاورند. پدرهایی که متولد اواخر دهه بیست و دهه سی هستند. آنهایی که الان به مرز شصت سالگی رسیدهاند یا چند سالی است که از آن گذشتهاند. پدرهایی که شاید «آخرین نشان مردی» را در این نسل همراه خود دارند. پدرهایی که قابل تقدیرند به خاطر تلاششان برای همپاشدن با فرزندان جوان خود و قابل احتراماند برای صفا، صداقت و سادگیای که میراثی گرانبها است. میراثی که شاید دیگر ما نتوانیم به تمامی به نسل بعد از خود منتقل کنیم. مهرداد صدقی نویسنده جوان و موفق ایرانی است که در سالهای اخیر جای خود را به خوبی در میان طنزپردازان باز کرده است. او تا کنون بیش از ۸ کتاب طنز نوشته که از میان آنها میتوان به نقطه ته خط، آبنبات هلدار، مغز نوشتههای یک جنین، مغزنوشتههای یک نوزاد اشاره کرد.
در بخشی از کتاب آخرین نشان مردی میخوانیم:
«برای نوشتن قسمتهای مختلف پایاننامه دارم با استاد راهنمایم تلفنی حرف میزنم و مامان و بابا هم درحالیکه سرشان توی گوشی است، گوششان با من است. گوشی را که میگذارم مامان به شوخی میگوید: برای اون بخش «سابقه تحقیق» که میگفتی از بابات کمک بگیر که سابقه تحقیقش خوبه. برای دختر خالهت که خواستگار آمد، راجع به پسره تحقیق کرد و گفت خوبه معطل نکنین که بهترین گزینه س ولی پسره معتادِ دوگانه سوز از آب در اومد. با خنده به مامان میگویم: پس خوبه چون برای قسمت «مواد و روشها» هم میتونم از همون پسره کمک بگیرم. حتماً روش همهٔ موادها رو بلده بابا میگوید: پسرجان حتی محض شوخی هم دیگه اسم مواد رو نیار وگرنه با یه روشهایی تنبیهت میکنم که خودت بشی موضوع یه پایاننامه.»