کتاب صوتی مرگ بر مدرسه

معرفی کتاب صوتی مرگ بر مدرسه:

کتاب صوتی مرگ بر مدرسه از آن کتاب‌هایی است که بچه‌ها با دیدن عنوانش جیغ می‌کشند و بلند می‌گویند: «آخ جون! بالاخره یکی حرف دل من رو زد!» و بزرگ‌ترها نچ‌نچ‌کنان از کنارشان رد می‌شوند. سعید شیخ‌زاده در این کتاب، داستان زندگی پسر نوجوان باهوش و شیطانی را روایت می‌کند که مثل بیشتر بچه‌ها، هیچ علاقه‌ای به مدرسه ندارد. او درست با ورود به کلاس هفتم، وارد یک انجمن سرّی هیجان‌انگیز می‌شود و ماجراهایی عجیب را از سر می‌گذراند.

کتاب صوتی «مرگ بر مدرسه» نوشته کبری التج ‫ روایت بسیار جذاب و خواندنی را به مخاطبین خود ارائه می‌دهد. این کتاب ماجراجویانه به خوبی می‌تواند روی شما تاثیر بگذارد تا بتوانید دوباره روزهای پر مخاطره در مدرسه را به یاد آوردید. در حال حاضر، در حال شنیدن این نوشته هستید، به این معنا که به عضویت در یک گروه زیرزمینی ورود پیدا کرده‌اید و مسئولیتی بر عهده‌تان گذاشته‌شده که به نابودی دشمن مشترک ما کمک کنید. اگر می‌خواهید نقش خود در این گروه را بفهمید، آرام و با صدای پایین عبارت “مرگ بر مدرسه” را بگویید. سپس، در سایه‌ی صفحات کتاب و بین خطوط آن به من پیوندید. ما قصد داریم شاهد وقوع اتفاقات عجیب و غریبی باشیم. در اینجا ماجراجویی جذاب تازه‌ای برای شما فراهم آمده است.

در بخشی از کتاب صوتی مرگ بر مدرسه می‌شنویم:

از سه ماه پیش دارم به بابا و مامان میگم که وقتی کلاس ششم رو تموم کردم، یعنی به‌ اندازه‌ی کافی سواد خوندن و نوشتن و ریاضی دارم که بتونم از پس زندگی و آینده‌ام بربیام. بهتر نیست به‌ جای وقت تلف کردن توی مدرسه، این زمان رو برای یه کار مفیدتر هزینه کنم؟ این حرف به همه‌ی زبونای دنیا کاملاً منطقیه. الّا زبون پدر و مادرا. نه که درسم بد باشه ها. دوره‌ی ابتدایی رو با بهترین نمرات تموم کردم. تو کلاس همیشه جزء نفرات برتر بودم. اما مگه این دلیل میشه که من مدرسه رو دوست داشته باشم؟

جلوی آینه‌ی جاکفشی ایستادم و سعی می‌کنم با شونه موهای لخت نافرمم رو یه طرف نگه دارم که مامان چند تا لقمه تو کیفم می‌چپونه. شونه رو از دستم می‌گیره و قبل از اینکه اعتراضی کنم، دوباره روی موهام می‌کشه. بعدم از زیر قرآن ردم می‌کنه. فکر خوبیه. خدایا! خودت از شر مدرسه حفظم کن!