کتاب صوتی سد نصرالدین

این کتاب براساس خاطرات دوران کودکی نویسنده کتاب (امیر خیام) تدوین شده و به بازار نشر راه یافته است.

نویسنده کتاب سدنصرالدین خود را از اهالی خیابان خیام تهران، محله سد نصرالدین و بازار تهران معرفی می‌کند که به علت جدایی مادر و پدر در دوران طفولیت در خانه‌ای به همراه عمه، عمو‌ها و پدرش زندگی می‌کرد.

امیر خیام خانه دوران کودکی خود را پرتناقض اعلام کرد و افزود‎: عموی بزرگم بازیگر تئاتر، دیگری آشپز، عموی سوم پهلوان زورخانه و پدرم هم غزلخوان و راه انداز ترنا بازی در قهوه خانه بود، اما با وجود این تفاوت‌ها و تفکرات متفاوت همه به صورت مسالمت آمیزی در کنار هم زندگی می‌کردیم.

در بخشی از کتاب سد نصرالدین می‌خوانیم:

«از درس ریاضی و حسابان هندسه چیزی نمی‌فهمیدم. معلم ریاضی آقای دهباشی به كلاس درس آمد و مسئله روی تخته نوشت تا چشمش به من افتاد گفت: خیام بیا پای تخته و این مسئله رو حل كن. رفتم و مات و مبهوت به گچ و تخته سیاه خیره شدم. آقای دهباشی رو كرد به همكلاسی‌هایم و با صدای بلند گفت: خیام یك فیلسوف و منجم و ریاضیدان نابغه بوده. من نمی‌دونم برای چی اسم این مرد بزرگ روی این بچه نفهم گذاشتن!!!؟؟؟»