کتاب صوتی شاه کشی

کتاب صوتی شاه کشی اثر ابراهیم اکبری دیزگاه به مدت 497 دقیقه، با گویندگی احمد هاشمی و در 16 فصل منتشر شده است. ابراهیم اکبری دیزگاه در این کتاب به سراغ دورۀ پهلوی دوم رفته است و داستانش دربارۀ انقلاب است. کتاب صوتی شاه کشی ماجرای یک انتقام را روایت می‌کند، انتقام یک پسر قمی که پدرش را در سال 42 در ماجرای فیضیه از دست داده است و می‌خواهد در جشن‌های 2500 ساله، شاه را در تخت جمشید ترور کند. داستان شاه‌کشی از 24 ساعت مانده به جشن شروع و در جشن تمام می‌شود. قلم روان نویسنده و اطلاعاتی که قطره‌چکانانه در طول داستان روایت می‌کند، داستانی هیجانی خلق کرده است. شنیدن کتاب صوتی شاه کشی شما را به این‌سو و آن‌سو می‌کشاند، از خواب و خیال گرفته تا واقعیت و حتی به دل تاریخ و شنونده را با حالات و درونیات آدمی که قصد کشتن شاه را دارد، آشنا می‌کند.

کتاب صوتی شاه کشی

درباره کتاب شاه کشی

ابراهیم اکبری دیزگاه در «شاه‌کشی»، که شهرستان ادب آن را منتشر کرده، داستانی را روایت می‌کند که در بحبوبه انقلاب اتفاق افتاده است. شاه‌کشی در یک بازۀ 24 ساعته روایت می‌شود و نویسنده طعم حوادث تلخ سال‌های 42 تا 50 را به خواننده میچشاند و از خفقان آن دوره هم حرف می‌زند. راوی شاه‌کشی سهراب است؛ کسی که پدرش را سال 42 در مدرسۀ فیضیه به شهادت رسانده‌اند. او می‌خواهد از طریق دایی خود که مسئول حفاظت تخت جمشید است به جشن‌های 2500 ساله برود و شاه را ترور کند که در این مسیر یک‌سری اتفاقات می‌افتد. داستانی 256 صفحه‌‌ای که در آن تصویری از خانواده‌ای که در دیکتاتوری محمدرضا پهلوی زندگی می‌کرده‌اند و از هم پاشیده را به تصویر در آورده است. در جریان داستان شاه کشی در تمام 17 فصل، کتاب پر از پرش ذهنی است و عادت کردن به آن حوصله می‌خواهد. تکنیک‌های استفاده شده در این رمان، رفت و برگشت‌های پی‌درپی بین خیال و واقعیت و همراه شدنش با جملات کوتاه پرشمار، مخاطب را به سهراب و احوالش نزدیک می‌کند. شاه کشی در جشنوارۀ داستان انقلاب مورد تقدیر قرار گرفته، همچنین برگزیدۀ جشنوارۀ ملی دانشجویی ادبیات داستانی رضوی و برگزیدۀ جشنوارۀ هنر آسمانی نیز بوده است.

در بخشی از کتاب شاه کشی می‌خوانیم:

«به ساعتم نگاه می‌كنم. یك ربع به چهار است. نگاه می‌كنم و ترس برم می‌دارد. دوسه‌ بار تصمیم گرفته‌‌ام هیچ ‌اقدامی نكنم، یعنی من هم مثل دیگران فردا بعد از تمام ‌شدن برنامه برگردم خانه. ولی مدام رعشه‌های مادرم می‌‌آید جلوی چشمم. اعترافات حجت می‌آید جلوی چشمم. جیغ‌های مهسا می‌‌آید جلوی چشمم. حرف‌های پیكار در گوشم می‌پیچد كه می‌گفت: «باید بكشی… من خودم دیدم خون برادرم در خیابان جاری شد، چون من كاری نكردم. ازش خوكی بیرون آمد و دمش را فرو كرد در گوشم. هرچه داد زدم افاقه نكرد. این خواب را برای من روز آخر تعریف كرد؛ درست وقتی می‌خواستیم خداحافظی كنیم. به من گفت: «نگذاریم آن خوك خون ما را پایمال بكند بعد دمش را فرو كند در گوش ما! نگذار این كار را بكند! فقط تو می‌توانی آن خوك را بكشی. – چشم – من خودم رفتم از یك اهل دل پرسیدم. گفتند شما انتقام خونتان را نگرفتید؛ آن مرد كه خورد و خوك شد. نمی‌دانم این خوك‌ها از من چی می‌خواهند. از طرفی، هم می‌ترسم هم احساس می‌كنم كارم شاید درست نباشد. یعنی ارزشش را دارد جان خودم را به خطر بیندازم؟»

ابراهیم اکبری دیزگاه نویسنده کتاب شاه کشی

ابراهیم اکبری دیزگاه متولد سال 1360، نویسنده، شاعر و پژوهشگر است. وی مدرس و محقق در زمینه داستان نویسی، فلسفه ادبيات، نقدادبی و نظریه‌های ادبی فعالیت کرده است. اکبری دبیر انحمن داستان طلاب کشور و عضو هیأت مدیرۀ انجمن شعر طلاب به مدت چهار سال بوده هم‌چنین ادارۀ کارگاه‌های شعر و داستان در دفتر تبلیغات اسلامی از سال 89 را برعهده داشته است. از آثار او می‌توان به برکت، قابیل توبه می‌کند، من آسمان ندارم، بلبل و بلدزر عاشق، بیروط، دست‌هايش خونين چشم‌هايش گريان، دجال جمکران، من به هرسیبی یک بار گاز می‌زنم اشاره کرد. او تعدادی مقاله در زمینۀ نقد کتاب، نقد رمان، نقد داستان و نقد شعر نیز در مطبوعات منتشر کرده است.