توضیحات محصول
معرفی کتاب مادر با سرفههایش:
کتاب مادر با سرفههایش نوشته عبدالمجید رحمانیان روایت مادری است که فرزندش به جنگ میرود و اندوه و غرور همزمان این مادر از رفتن فرزندش به جایی که ممکن است هرگز برنگردد که توسط انتشارات پیام آزادگان منتشر شده است
درباره کتاب مادر و سرفههایش:
در دوران جنگ تحمیلی مادران ایرانی یکی از عجیبترین رفتارها را در بین ملتهای جنگزده دنیا از خودشان نشان دادند. مادران ایرانی همهی عشق و علاقه و وابستگیشان به فرزندانشان را کنار گذاشتند و راضی شدند فرزندانشان به جنگ بروند. برای آنان دفاع از خاک و دین مهمتر از هرچیز دیگری بود این کتاب یکی از نمونههای از این مادران فداکار است.بخشهایی از کتاب مادر و سرفههایش:
مادر سحرگاه با اولین بانگ خروس، چشمها را آرام میگشود و با ذکر «بسمالله» از خواب برمیخاست. او با این کلام آرامبخش، کارهای مشقتبار و پیوستهای را آغاز میکرد که تا نیمهشب قطع نمیشد. خانهٔ ما ساختمانی قدیمی و کاهگلی اما با معماری جدید آن دوران بود که پدربزرگمان سالها پیش از مرگش زمانی دراز برای ساخت آن آستین بالا زده بود. حیاطی بزرگ و سنگفرش که دیوارهایی بلند آن را در برگرفته بودند، اتاقهایی متنوّع به دور خود داشت که تعدادشان به چهارده میرسید. در آن حیاط، نخلی چترِ سبزش را گسترانده بود که وقتی از پشتبام سر به فلککشیده فراتر میرفت، مانند سایهبانی، سایههایش را جلوی دالان خانه در ضلع شمالی پهن میکرد و برای نشستن در آنجا بهویژه در تابستانهای آتشافروز جان میداد. بر پیشانی بلند اتاقهای سمت چپ، که نمای زیبای خانه به شمار میآمد، کتیبههایی گچکاریشده با خطوطی جذاب، آراسته به آیاتی از قرآن کریم، چشمنواز بود. مادر به حیاط سنگفرشِ خاکآلود میرفت و با ذکر «یا علی» پا بر دیوارهٔ حوض میگذاشت و برای نماز فجر وضو میگرفت. آب سرد بر صورت گرم مادر مینشست و صلواتهای پیاپی، آمیخته با بخار نفس، از دهان او خارج میشد. حوض در گوشهٔ ضلع جنوبی حیاط قرار داشت. دیوارهای تیغهای و کوتاه، آن را دو نیم میکرد و آب آن از چاهی که در کنارش حفر شده بود به دست میآمد. دو ستون بلند در دو طرف چاه برپا بود تا دولاب1، یعنی چرخ قرقرهای و چوبی بزرگی را بر بلندای دستان خود محکم نگه دارند و آن چرخ، طنابِ لیف خرمایی را به دور خود بچرخاند. این طناب ضخیم، دول2 (دلو) را به ته چاه میبرد، پر آب میکرد و بالا میآورد. چاشت که میشد، اهل خانه و بیشتر همسایهها بر سر حوض جمع میشدند و از چاه آب میکشیدند تا حوض را پر کنند؛ حوضی که از آب یک نیمهی آن برای وضو و طهارت و از نیمهی دیگر برای شستن ظروف و لباسها استفاده میشد. زنان و دخترانِ آن روز که اهل فخرفروشی نبودند دنیای باصفا، ساده و بیتجمّلی نخلی چترِ سبزش را گسترانده بود که وقتی از پشتبام سر به فلککشیده فراتر میرفت، مانند سایهبانی، سایههایش را جلوی دالان خانه در ضلع شمالی پهن میکرد و برای نشستن در آنجا بهویژه در تابستانهای آتشافروز جان میداد.فصلهای کتاب:
- فصل اول:—-
- فصل دوم: —-
- فصل سوم:—






کتاب صوتی مادر یا سرفه هایش
نویسنده: عبدالمجید رحمانیان /گوینده:
نمونه صوتی فایل صوتی
دریافت نمونه صوتی فصل اول
تیزر ویدئو
تیزر معرفی کتاب صوتی
لینک کوتاه
محصولات مرتبط
کتاب صوتی راز نگین سرخ
نویسنده: حمید حسام
گوینده: کامبیز سرداری
60,000 تومان
کتاب صوتی بانوی آبی ها
نویسنده: راضیه تجار
گوینده: ماه تینار احمدی
22,000 تومان
کتاب صوتی آخرین نشان مردی
نویسنده: مهداد صدقی گوینده: میرطاهر مظلومی ناشر: سوره مهر مدت زمان: 316 دقیقه …
44,000 تومان
کتاب صوتی آبنبات هلدار
کتاب صوتی آبنبات هل دار داستانی طنز که نوجوانی دهه شصتی آن را روایت میکند با صدای میرطاهر مظلومی 762…
70,000 تومان
قوانین ثبت دیدگاه