توضیحات محصول
کتاب صوتی پس از بیست سال
کتاب صوتی پس از بیست سال، نوشتۀ سلمان کدیور، نویسندۀ جوان شیرازی، به زودی توسط سماوا منتشر میشود. پس از بیست سال، به کوشش انتشارات شهرستان ادب، سال 1400 راهی بازار نشر شده است. درون مایه این کتاب صوتی داستانی دربارۀ قیام عاشور است. « به راستی حسین را پرا کشتند؟»، این سوالی است که نویسنده در کتاب پس از بیست سال تلاش کرده تا پاسخ دهد و و جوابهایی را نوشته است تا خواننده را با آنها روبهرو کند. در واقع کدیوردر این رمان ریشه و پاسخ پرسش پایانی خود را در سالهایی دانسته که راحتطلبی و زیادهخواهی بزرگان باعث پدید آمدن انحراف در جامعه اسلامی شد. شنیدن این اثر شما را به کوچههای شام میبرد. مکانهایی که در آن جوانان شامی که روزگاری رومیان بر آنها تسلط داشتند، حالا در دوران اسلام به همان اعمال و رفتارهایی مشغول شدهاند که قبلا بودند و تمام اینها از پیامدهای حکومت بنیامیه است که برای حفظ قدرت و البته نابود کردن آثار اسلام، اسلام اموی رارواج دادند و آنها را از معارف ناب دینی دور نگه داشتند. اگر به رمانهای تاریخی-مذهبی علاقهمند هستید، شما را به شنیدن کتاب صوتی پس از بیست سال دعوت میکنیم.در بخشی از کتاب پس از بیست سال میخوانیم:
شکسته، مضمحل و روبهمرگ، به خانه رسید. غلامان و ملازمان زیر بازوانش را گرفتند و بهسختی از اسب بهزیر آوردند. قامتش خمیده بود و چشمانش از فرط اشک سرخ و پفآلود، چنانکه هرکه او را میدید یقین میکرد به داغی بزرگ و ماتمی ابدی مبتلا شده است؛ داغی که جز شیون آرامش نمیکرد و جز مرگ شفایش نمیداد. در روزی که تمام دمشق در جشن و سرور و پایکوبی غرق و تمام خانهها و خیابانها زینت شده بود، عمارت او تنها نقطهٔ شهر بود که صدای ناله و شیون و عزا از آن به گوش میرسید. ناامید به اطرافش نگاه کرد. هیچکس بهاستقبالش نیامد بود. چه از اشراف و بزرگان شهر که همیشه با چاپلوسی احاطهاش میکردند و چه از مردم عادی که او را بهخاطر پدرش دوست میداشتند. هیچکس نبود تا خود را در غمش شریک بداند و به او تسلّی خاطر بدهد. آنانی که سالهای سال از قدرت و نفوذش بهرهها برده و کسیهها دوخته بودند. امّا آنان حق داشتند. اگر فرزندان یکی از آنها هم در کربلا، آنهم در سپاه حسین کشته میشد، او نیز چنین رفتاری پیشه میکرد. در شام چه کسی بود که برای تسلّی مردی داغدار، حاضر به خریدن خشم یزیدبنمعاویه باشد؟ در این مدت که از کربلا بازگشته بود، حتی لحظهای آراموقرار نداشت. داغی که بر جگرش وارد شده بود ازسویی و خوابهای پریشان و کابوسهای ویرانگر ازسوی دیگر، روح و روانش را آماج خود گرفته بودند. پیوسته تصویر حسین درنظرش مجسم میشد که طفل چندماههٔ خود را به آسمان گرفته بود تا او را بر شامیان شاهد گیرد و تیری که پُرضرب و پریشان بر گلوی آن طفل نشست و خون او که حسین به آسمان میریخت؛ لحظاتِ بهخونافتادن برادر و برادرزادگانش که در دریایی از سپاه شام رجز میخواندند و شمشیر میزدند و لحظهٔ پیوستن ابراهیم به آنان؛ لحظهای که شمر چون حریف آنان نشد، فرمان داد چهارصد تیرانداز آنان را هدف قرار دهند و بر بدنهای آنان اسب بدوانند. آرام و خمیده به عمارت داخل شد و انبوه غلامان و کنیزان را دید که لباس عزا به تن کرده و شیونکنان به خود لطمه میزدند و صورتشان را خونین میکردند. آیا چنین سرنوشتی را به خواب هم میدید؟ و چنین فاجعهای را تصور میکرد؟ آرامآرام قدم برداشت و درمیان نالههای جانگداز داخل شد. ماریه را دید که در جمع زنان، بدون اینکه اشک بریزد یا ناله سردهد، مات و مبهوت چون مجسمهای به او خیره شده است. بهسختی به پاهایش فرمان حرکت داد و پیش رفت. زنان با دیدن او از جای برخاستند، پشت سر ماریه نشستند و شیون ازسر گرفتند. زن، سرد و خشک و بیمقدمه گفت: «با فرزندم چه کردی زید؟ چرا او را با تو نمیبینم؟»


لینک کوتاه
محصولات مرتبط
کتاب صوتی غروب پا به ماه
نویسنده: کبری موسوی قهفرخی کتابخوان: —————– ناشر: شهرستان ادب مدت زمان: — دقیقه تعداد فصل: — فصل نحوه دریافت: درون…
رایگان!
کتاب صوتی آقای پروفسور
نویسنده: اصغر نیک سیرت گوینده: ناشر: ایجاز مدت زمان: – دقیقه تعداد فصل: — فصل…
رایگان!
کتاب صوتی تمنای بی خزان
نویسنده: شیرین زارعپور گوینده: ناشر: بعثت بیست و هفت مدت زمان: – دقیقه تعداد فصل:…
رایگان!
کتاب صوتی وقتی که او رفت
نویسنده: لیزا جوئل گوینده: ناشر: خزه مدت زمان: – دقیقه تعداد فصل: — فصل …
رایگان!