توضیحات محصول
کتاب صوتی هی یو
کتاب هی یو، خاطرات سعید ابوطالب، به مدت 408 دقیقه و در 7 فصل توسط سماوا صوتی شده است. کتاب صوتی هی یو، خاطرات اسارت سعید ابوطالب توسط نیروهای آمریکایی در عراق را روایت میکند. این کتاب با موضوع وقایع نگاری از زندانهای آمریکا در کشور عراق نوشته شده که ابوطالب خود نیز به مدت چهار ماه را در آن زندانی بوده است.
درباره کتاب هی یو
سعید ابوطالب در مقدمۀ این کتاب میگوید:
ماجرا از زمانی آغاز شد که من برای ساخت مستندی با موضوع شرایط عراق بعد از آغاز حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۲میلادی) به این کشور سفر کردم تا مستندی برای شبکه دو تلویزیون ایران بسازیم که اگر تمام میشد نامش را «مرداب سرزمین افسانهها » میگذاشتیم و اما نشد.
در این مأموریت محمدناصر پورصالحی که پیش از این در سالهای دفاع مقدس کنار هم بودیم و تجربۀ ساخت مستند صبرا و شتیلا را با هم در لبنان داشتیم و سهیل کریمی که کمی پیش از این سفر او را میشناختم و در تولید مستند «رقص فقر» و «گزارشی از شرق» همراهیام کرده بود، حضور داشتند. من و سهیل دهم تیرماه در مسیر کوت به حله به اسارت تفنگدارهای دریایی آمریکا درآمدیم و چهار ماه بعد آزاد شده، از مرز شلمچه توسط نیروهای انگلیسی تحویل مقامات ایران شدیم و …
در بخشی از کتاب هی یو میخوانیم:
مثل هر روز بعد از ظهر، وقتی سایه چادرهای کهنه و خاک گرفته که پشت یک دیوار بتونی بلند در جنوب باند فرودگاه نظامی بغداد برپا شده، قد میکشد، ستونی از هلیکوپترها در ارتفاع کم درست از روی چادرهای اردوگاه به سمت جنوب شرق پرواز میکنند.
این پایین زیرسقف تفدیدۀ یکی از دهها چادر کوچک و بزرگی که میان انبوهی سیمخاردارهای تو در تو محصور شده است، زندانیها در دو صف بیست نفره روبروی هم نشسته و چشمدرچشم هم دوختهاند. نگهبان سیاهپوست آمریکایی که در راهروی ساخته شده از سیمخاردارهای بین چادرها قدم میزند، ناگهان میایستد و حیران به آدمهای شرقی این سوی سیمخاردارها خیره میشود. از نظر او این چهل نفر در این بعد از ظهر گرم و خفقانآور بغداد زیرچادرهای تنگ و خاک گرفته، قهقهه میزنند و شاید همه آنهایی که در این اردوگاه دربندند و شایدتر، همه اهالی بغداد «علی بابا» هستند. در افسانههایی که او و اغلب مردم آمریکا پیش از این دربارۀ عراق شنیده و خواندهاند، علی بابا سردسته چهل دزد بغداد است.
این عبارت را باید اولین بار چند هفته پیش، از سرباز زن لاغر اندامی که در دیوانیه به سلول چوبی ما سرک کشید، شنیده باشم:
– آر یو علی بابا؟
کنایه او به ما، سه نگهبان جوان داخل سلول را، که رو به ما دو زندانی دست بسته اسلحه به دست ایستاده بودند، خیلی خوش آمد:
– هی علی بابا!
حسن، راننده عراقی هم سلولیام، غیر از «سیگارت» این جمله را هم به انگلیسی بلد بود:
– نو علی بابا، نو علی بابا. آی اَم درایور.
نویسنده: سعید ابوطالب/گوینده: سعید ابوطالب
نمونه صوتی فایل صوتی
دریافت نمونه صوتی فصل اول
تیزر معرفی ویدئو
تیزر معرفی کتاب صوتی
محصولات مرتبط
کتاب صوتی روز های خرمشهر
نویسنده: مرتضی سرهنگی
گوینده:
کتاب صوتی دختر شینا
نویسنده: بهناز ضرابی زاده
گوینده: مهرخ افضلی
کتاب صوتی اسم من پلاک است
نویسنده: مرتضی سرهنگی
گوینده:
کتاب صوتی جای امن گلوله ها
نویسنده: جواد کامور بخشایش
گوینده: مهیار ستاری
قوانین ثبت دیدگاه