توضیحات محصول
دربارۀ کتاب:
خاطرات سفر، حضور و زندگی با یک طلبۀ جوان که برای اولین بار به سفر تبلیغی رفته است. زن و شوهری طلبه همراه با فرزندانشان برای ایام ماه مبارک رمضان به نقطهای در جنوب ایران سفر میکنند.
در این سفر علاوه بر مهربانی و مهماننوازی مردم تجربه و اتفاقاتی برایشان رقم میخورد که به پخته شدن آنها کمک میکند.
بریدۀ کتاب:
ظهر بود. قبل از نماز در زدند. پیرزن آبلهرویی بود. گیسهای حنا بستهاش را از وسط باز کرده بود. جثۀ درشتی داشت. چادرش را به گردن بسته و یک آفتابه روی دوش گرفته بود. فهمیدن حرفهایش از بقیه راحتتر بود. واضح و کملهجه صحبت میکرد. جلوی در میخواست دستم را ببوسد که اجازه ندادم. اخمهایش را کشید توی هم و گفت حتما توی گوش سیدعلی باد رفته یا بهش بو خورده و یک سری تشخیصهایی که ازش سر در نمیآوردم.
آفتابه را داد دستم و گفت:«این کریشکه! بچه را میبری حمام. خوب سر و بدنش رو میشوری. آخر کار این آفتابه رو میریزی روی تمام بدنش. فهمیدی؟» اسمش چقدر هندی بود. و هند چقدر به جادو و اینجور خرافات نزدیک. لابد یک جوری آن محلول به جادو و جنبل مرتبط بود.
توی آفتابه را نگاه کردم. آب سیاهی لبپر میزد. بوی عجیب و تلخی داشت. ترکیب پودر بال مگس با استخوان مارمولک آفریقایی و خون پشه!؟ تصورش هم چندشآور بود.
فصلهای کتاب:
- فصل اول:—-
- فصل دوم: —-
- فصل سوم:—
نویسنده: زهرا کاردانی / کتابخوان: زهرا کاردانی
محصولات مرتبط
کتاب صوتی درباره تو
نویسنده: میلاد عرفان پور
گوینده: میلاد عرفان پور
کتاب صوتی آبنبات هلدار
کتاب صوتی آبنبات هل دار داستانی طنز که نوجوانی دهه شصتی آن را روایت میکند با صدای میرطاهر مظلومی 762…
کتاب صوتی پوتین قرمزها
نویسنده: فاطمه بهبودی
گوینده: نوید نوروزی
کتاب صوتی هفت اورنگ
نویسنده: جعفر ابراهیمی(شاهد)
گوینده: امیرعباس توفیقی
قوانین ثبت دیدگاه