توضیحات محصول
دربارۀ کتاب صوتی مصائب یک فری:
فرید، شخصیت اصلی کتاب صوتی “مصائب یک فری” نوشتهی وجیهه غلامحسین زاده، پسری نوجوان است که به خاطر اصرار و پافشاری پدرش، حالا همه او را فری صدا میزنند. او با خانوادهاش در یک آپارتمان چند طبقه زندگی میکند. فری عاشق فوتبال است؛ نهتنها هیچ بازی فوتبالی را در تلویزیون از دست نمیدهد، بلکه خودش هم فوتبالیستی ماهر است و در مدرسهی فوتبال محله، شهرتی به هم زده است.
فری زندگی پرماجرایی دارد. حتی اگر خودش هم سعی کند زندگی معمولی و آرامی داشته باشد، خانواده، همسایهها، و دوستانش نمیگذارند که روزی بدون یک اتفاق عجیب و غریب بگذرد. به همین دلیل، هر روز داستان تازهای برای تعریف کردن دارد؛ داستانی که شاید در نگاه اول خندهدار و بیاهمیت به نظر برسد، اما همیشه نکتهای مهم و قابل تأمل در آن وجود دارد که در کتاب صوتی “مصائب یک فری” به آن پرداخته میشود.
برای مثال، فری روزی متوجه میشود که مرغ همسایه غاز نیست، وقتی مادربزرگش با لحن فیلسوفانه به او میگوید: «نباید همیشه حسرت داشتههای دیگران رو بخورید. اگه چشمتون رو باز کنید، خودتون هم چیزهایی دارید که بهش افتخار کنید!» البته که آدمیزاد با شنیدن حرفها شیرفهم نمیشود. بنابراین، موقعیتهایی در زندگی پیش میآید که فری به چشم خود میبیند که عزت نفس از هر چیز دیگری مهمتر و ارزشمندتر است. مثلاً مادرش معتقد است که کالاهای خارجی بهتر از داخلیها هستند. به همین خاطر از همان ابتدا یک ماشین لباسشویی خارجی خریده که از کیفیت خوبی برخوردار است. اما وقتی یک قطعه کوچک از این لباسشویی خراب میشود و این قطعه در بازار یافت نمیشود، مادر مجبور میشود ماشین لباسشویی هجده میلیون تومانی را جلوی در بگذارد. با این حال، مادر از این اتفاق درس نمیگیرد و در خرید بعدی باز هم به سراغ یک برند خارجی دیگر میرود که قطعاتش در ایران نایاب است…
کتاب صوتی مصائب یک فری برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانانی که به داستانهای طنز علاقه دارند، مخاطبان اصلی این کتاب محسوب میشوند.
در بخشی از کتاب صوتی مصائب یک فری میشنویم
معلم تاریخ ما یک جملهی معروف داشت که بهطور میانگین هر جلسه پنج بار تکرار میکرد. طوریکه از بین همهی مباحث مهم درس تاریخ و اسم یک میلیون پادشاه ایرانی و خارجی که باید ترتیب آنها را مستقیم و معکوس و ضربدری با سالهای پادشاهیشان حفظ میکردیم، همان یک جمله بهتر از همه یادم مانده. جملهی معروف این بود که «خیلی از انقلابهای بزرگ با اتفاقهای عجیب جرقه میخورند.» نتیجهگیری امیدوارانه این است که این جمله را حفظ شدم. چون شاگرد خیلی زرنگی هستم. یا اینکه از بین مباحث تاریخی به انقلاب کشورها علاقهی بیشتری داشتم. اما فرض واقعبینانه و البته ناامیدکننده این است که حفظ شدن همین یک جمله هم فقط به خاطر این بود که یه نمونهی عینی واضحش را جلوی چشمم داشتم و آن ساختمان خودمان بود.
نویسنده: وجیهه غلامحسین زاده / کتابخوان: ارسلان جولایی
نمونه صوتی فایل صوتی
دریافت نمونه صوتی فصل اول
محصولات مرتبط
کتاب صوتی افرا
نویسنده: حسینعلی جعفری
گوینده:
کتاب صوتی اعترافات شهر خدا
نویسنده: سید مجید حسینی
گوینده:
کتاب صوتی اسم من پلاک است
نویسنده: مرتضی سرهنگی
گوینده:
کتاب صوتی اسمت چیه؟ تربچه
نویسنده: عزت الله الوندی
گوینده:
قوانین ثبت دیدگاه