کتاب صوتی یک زندگی دیگر

کتاب صوتی یک زندگی دیگر، نوشتۀ آلبرتو موراویا به زودی توسط سماوا منتشر می‌شود. این کتاب در 214 صفحه و ترجمۀ هاله ناظمی به کوشش نشر هرمس راهی بازار کتاب شده است. یک زندگی دیگر، مجموعه ببیست و نه داستان‌ کوتاه با محوریت مسائل خانم‌ها است و راوی هر داستان خانم است. داستان‌ها در فضای اروپا به‌خصوص ایتالیا اتفاق می‌افتد. آلبرتو موراویا نویسندۀ ایتالیایی، در این کتاب تصویری مؤثر از طبقات مختلف اجتماعی ترسیم کرده است. در داستان‌های کتاب یک زندگی دیگر موقعیت زن و دنیای پیرامونش به نمایش گذاشته شده است. نویسنده با نثری ساده و شیوا دنیای معاصر را منعکس می‌کند و با موشکافی زندگی انسان این عصر و انعکاس بی‌بند و باری‌ها و از خود بیگانگی، او می‌کوشد خواننده را به سوی اخلاقیات و ژرف‌اندیشی سوق بدهد.

در بخش از کتاب یک زندگی دیگر می‌خوانیم:

شوهرم اصلا كار نمی‌كند، اما به جای او من كار می‌كنم. من يک وكيلم. البته نه اينكه او اصلا كار نكند. شوهرم شغلي نـدارد، ايـن درست، امـا خــيلی كـارها مـی‌كند. او يكـی از پـرمشغله‌ترين مـردهايی است كـه می‌شناسم. مشـغول چـه كـاری است؟ عـرض كـنم، مشـغول طـرح و برنامه‌ريزی و پيشبرد روابط عاشقانه پـنهانی مـتعددش است. خـلاصه، كارش خيانت به من است. مگر عشقبازی، آن هم گاه و بی‌گاه با چندين زن _ چندی پيش كه شمردمشان هشت نفر بودند ــ خودش كار نيست؟ اگر كسی اين حرف را بزند، پيداست كه نمی‌داند عشق چـيست. بـدون شک شوهرم به خاطر اينكه برای پنهان كردن خيانتش از من و هر يک از معشوقه‌هايش چـاره‌ای بـينديشد بـه تـمام وقت آزاد و غـيرآزادش احتياج دارد و حتی شايد از خوابش هم بزند.

آلبرتو موراویا نویسنده کتاب صوتی یک زندگی دیگر

آلبرتو موراویا با نام اصلی آلبرتو پینکِرْلِه متولد ۱۹۰۷ و  درگذشتۀ 1990، یکی از رمان‌نویسان برجسته ایتالیا در سدهٔ بیستم بود. او در رم به‌دنیا آمد. وی در کودکی به بیماری سل استخوانی مبتلا شد و تا بیست سالگی با آن دست و پنجه نرم کرد. او در سال 1941 با الزا مورانته ازدواج کرد و در سال 1962 از او جدا شد.  او زمانی که زنده بود دو بار به ایران آمد و حتی در مقاله‌ای انقلاب اسلامی ایران را پیش‌بینی کرد. در آن زمان کسی در ایران او را نمی‌شناخت، اما حالا بازار کتاب ایران هر سال شاهد انتشار آثار جدیدی از آلبرتو موراویا است. موضوعات آثار او جنسیت، بیگانگی و وجودگرایی بود. معروف‌ترین اثر او رمان ضد فاشیستی دنباله‌رو است. موراویا در معرفی خودش به یک خبرنگار گفته بود: «مى‌نویسم چون از نوشتن لذت مى‌برم و برای این‌که دیگران را هم سرگرم کنم. در همین‌جا متولد شدم؛ در ۲۸ نوامبر ۱۹۰۷ در رم. تحصیلات من در واقع صفر است. ۹ کلاس بیشتر درس نخواندم. بخاطر بیمارى سل مجبور بودم مدام غیبت کنم. در مجموع بین ۹ سالگى و ۱۷سالگى، یعنى تا سال ۱۹۲۴، دست کم پنج سالش را در بستر بیمارى در تخت‌خواب گذراندم. به نظر من وظیفه نویسنده این نیست که کسى یا چیزى را مدام مورد انتقاد قرار بدهد. تنها وظیفه او این است که شخصیت‌هایى زنده خلق کند؛ و بله دلم می‌خواهد خودم را بیان کنم و تصادفا برای بیان خودم به نوشتن روی آورده‌ام.»